ماهی های دریای کابل!

ماهی های دریای کابل!

سعی دارم در این فضای کوچک خودم باشم، نَفَس بکشم زندگی را، به سبک خودم، عمیق و بی باک!
ماهی های دریای کابل!

ماهی های دریای کابل!

سعی دارم در این فضای کوچک خودم باشم، نَفَس بکشم زندگی را، به سبک خودم، عمیق و بی باک!

عیدای گذشته تان مبارک باشه!


1.      بعد از شش روز متوالی رخصتی آمده ام پشت این میز خاکستری، همکاران عید مبارکی می کنند، طاعات و عبادات قبول، داخل حاجیان و قاضیان، عید گذشته تان تبریک باشد، و بغل است و بوس و ماچ های آبدار، و پس از این اعمال رو کردن به من در این قسمت اتاق و عرض احترام، همراه با لبخندی گشاد، من اما فریز شده ام، ناباورانه امروز در مسیر خانه تا سرک منجمد و منقبض شدم، و به آینه که نگاه کردم یک ساغر برنزه دیدم، باید از فردا بارانی یا بافت نازکی روی مانتو بپوشم، پاییز راستی راستی آمده است، و انگار نه انگار تا هفته پیش ای سی ها روشن بود.

2.      روی موبایل اینترنت دارم، اما فکر می کنم تنها و تنها باید در این موقعیت استراتژیک بنشینم و وبلاگ بنویسم، وگرنه طی این چند روز موضوع و سوژه بسیار بود، هر چند وقت هم کم بود.

3.      در افغانستان مثل خیلی از کشورهای اسلامی دیگر روزهای عید قربان را جشن می گیرند، یعنی در واقع دو عید بزرگ این سرزمین اعیاد فطر و قربان هستند، دید و بازدید و لباس نو و میوه و شیرینی و آجیل و مراسم های عروسی و خوشی در این روزها از سنت های رایج است، و اکثرا" در حد وسع مالی قربانی و بین فقرا تقسیم می کنند، در این قسمت می خواهم یک کار جالب از صاحبخانه مان تعریف کنم، روز دوم عید که برای دید و بازدید عید به خانه شان رفته بودم درباره مراسم دید و بازدیدشان پرسیدم و اینکه اول اینها به دیدن دیگران می روند و یا چون بزرگترند دیگران به آنجا می آیند، در پاسخ چنین شنیدم، ساغر صاحب! ما بخاطر برطرف کردن سختی رفت و آمد های تمام اعضای خانواده و خاندان به منزل همدیگر با آن حجم ریخت و پاش ها و تجملاتی که در این روزها می شود و برای مراعات حال آن عده از اعضای فامیل که چیزی در بساط ندارند با بزرگان فامیل مشورت کردیم و بجای اینکه همه اعضای فامیل به منزل هم برویم از هر خانه مبلغی پول جمع آوری کرده و برای یک وعده نان چاشت(ناهار) و عصرانه و کیک و شیرینی و سایر خوراکی ها با یک تالار عروسی برای یکروز قرارداد بستیم، و همه فامیل را برای دید و بازدید در آن رستوران یکجا دیدیم و عید دیدنی کردیم، اعضای نادار و فقیر فامیل هم مهمان مان بودند، به همین خاطر در روزهای عید فقط پذیرای دوستان و همسایگان هستیم، هر کسی هم خواست مالش را در خانه اش قربان کرده تقسیم می کند. خدایی خیلی ذوق کردم از این طرح بسیار جالب، و بهش تبریک گفتم که چنین مفکوره جالبی داشته و همچنین فامیلی دارند که از چنین طرح های نویی استقبال می کنند.

4.      ما اما جایی را نداشتیم برویم تقریبا"، البته من که بالشخصه بدلیل نبود همسر جان تحریم کرده بودم دید و بازدید را، ولی مهمان تا حدودی داشتیم، تشکر از دوستانی که منزل مان را روشن کردند.

5.      از خوبی های کم کردن وزن در روزهای عادی این است که در روزهای غیر عادی(!) و عید و جشن هر چقدر هم بخوری فوقش می روی روی وزن متعادلی که از قبل داشتی، بگذریم که من بعد از این شش روز خوردن و خسبیدن روی همان عدد و رقم هفته قبلم مانده ام و این یعنی من الآن از خودم بسیار راضی هستم!!!!

نظرات 3 + ارسال نظر
سوده یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 10:55 ق.ظ http://soode61.wordpress.com

این رسم خوب در بامیان هم بود در محله ی ما. تمام اهالی جمع میشوند در منبر(حسینیه) اول صبح عید و با پولی که قبلن هرکس بنا به وسعش نذر کرده شیرینی و کلوچه میخرند و اگر پول خوبی باشد گوسفندی. همان جا عید مبارکی میکنند و قسمت نذرشان را میگیرند. و خبری از عیدی های مجلل و خانه به خانه نیست.

شیرین یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 12:32 ب.ظ http://ladolcevia.blogfa.com

ایکاش مردم ایران هم کمی یاد بگیرند! عید قربان فقط روزی ست برای عده ای که قربانی کنند و گوشتش برود در فریزر دوستان و همسایگان که معمولا مشکل مالی هم ندارند. البته عده کمی هم هستند که قربانی یا پولش را به موسسه های خیریه برای کودکان و سالمندان هدیه می کنند. اما اقلیت اند.
ساغر جان خوشحالم که خوشحال و راضی هستی :)) راستی مهم ترین عیدها در افغانستان قربان و فطر هستند؟ نوروز چی؟ تعطیلی ندارد؟ بین مردم اهمیت ندارد؟
امیدوارم هفته خوبی در پیش رو داشته باشی

البته نوروز هم جزء آیین باستانی این سرزمین است، اما بنا به دلیل تکراری بیشتر سنتی و مذهبی بودن مردم، این دو عید اسلامی بیش از نوروز رنگ و بو دارد در این وطن، اما نوروز هم با آیین خاصی در اینجا تجلیل می شود، چیزی شبیه هفت سین ایرانیان به نام هفت میوه داریم که از هفت روز قبل از نوروز هفت میوه خشک(پسته و بادام و گردو و چند نوع کشمش و زردالو خشک) در آب خیسانده و در روزهای عید بعنوان عضو همیشگی سفره های پذیرایی عید افغانی خورده می شود، در شب عید هم سبزی پلو با ماهی می خوریم، البته ماهی اش صد در صدی نیست، یک نوع گوشت نمک اندود شده خشک شده به نام گوشت لندی مصرف می شود با سبزی پلو.
در بلخ افغانستان از نوروز برای 40 شبانه روز تجلیل می کنند و مراسم خاصی تحت نام جهنده بالا دارند که با اعلان سال نو شمسی علمی که منتسب به امام علی است را بالا می کنند و همزمان رقص و پایکوبی و آتش بازی و... دارند.
اما شاید به همان دلیل بیشتر سنتی و مذهبی بودن است که رخصتی این دو عید اسلامی هر کدام سه روز و نوروزمان تنها یکروز است!

امیر110 یکشنبه 28 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 03:00 ب.ظ

این روش را در برخی مناطق ایران در عید نوروز انجام می دهند (البته در مساجد حضور پیدا می کنند). روش بسیار خوبی است که کسانیکه در تنگنای مالی هستند ، مشکل پیدا نمی کنند. انشاء ا... روزی برسد که اعیاد را همگی در مکان های عمومی و بدون تجمل برگزار کنیم.

وای چقدر عالی! حالا یا مساجد یا هتل ها و رستوران ها، این روش مخصوصا" برای فامیل هایی که جمعیت زیادی دارند و نمی شود برای دید و بازدید به منزل همه شان رفت خیلی موثر است!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد