ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
وای خدای من از کجا شروع کنم؟ رفتم پست قبلی را خواندم تا ببینم در کدام مقطع و روزی بوده است.
آنموقع که آن پست را نوشتم تصور ما بر این بود که بعد از ختم شش هفته دوم بطور اتوماتیک و با یک اعلان عمومی پست من تثبیت می شود و عنوان اکتینگ به عنوان کیس منیجری تبدیل خواهد شد.
بعد هی می دیدیم که در صفحه عمومی سازمان پست کیس منیجر اعلام شده است ما( من و آن دختر اکتینگ دیگر) هم سخت بی توجه و بی حوصله برای اپلای کردن، با خودمان می گفتیم صددرصد روی ما حساب باز کرده اند و باز هم نیرو لازم دارند از بیرون.
تا اینکه من و دختر را منیجر در دفترش خواست، گفت خسته نباشید و ممنون از کاری که کردید، ما نمی توانیم شما را مستقیما" برای کیس منیجری بگیریم، در آینده ای نزدیک پست کیس منیجری را بطور داخلی اعلان می کنیم و شما هم باید مثل هر علاقه مند دیگر اپلای کنید با این تفاوت که شما دو نفر از الان مطلع باشید که قرار اینترویو دارید.
سعی کنید در اینترویو سربلندمان کنید، فقط منیجر تصمیم گیرنده نیست و باید بخش اداری خلاصه اینترویو و سطح پاسخ های شما را ببیند و قبول کند.
من همانجا در جلسه گفتم یعنی شما بین من و فتانه( همکار دیگر) ایجاد رقابت می کنید؟ با فرض اینکه من و او هر دو در حال تلاش برای ارتقا هستیم، حالا باقی افراد از تیم خودمان و تیم های دیگر( چهارتیم در مناطق مختلف داریم و وقتی پست داخلی اعلان می شود یعنی متقاضیان از تمام دفاتر) به کنار، در این مرحله نیک می دانیم که من و فتانه کار را می خواهیم.
منیجر گفت نه، چون فقط یک پست نیست که شما برای یک پست به جان هم بیفتید.
از جلسه که آمدیم بیرون استرس اینترویو و نتیجه کار شروع شد تا دیروز که خبر دادند که کار را گرفتید.
از آن موقع باز به اکتینگ ما ادامه دادند، دو هفته بعد از اعلان شفاهی اش تازه پست اعلام شد، دو هفته بعد از اعلام و فرستادن رزومه مان خبر دادند ساعت فلان روز فلان مصاحبه است و از مصاحبه هم که پنج شنبه هفته پیش بود تا دیروز جمعه هم که خبری از نتیجه نبود و من و دوستم داشتیم از دست می رفتیم که منیجر تماس گرفت و دانه به دانه به من و او و یک دختر دیگر از دفتر خودمان خبر قبولی را داد.
حالا از مصاحبه بگویم، من بجز مصاحبه همین سازمان برای تصدی کار کلاینت ساپورت ورکر که آنلاین بود فقط یک مصاحبه دیگر در ارگان دیگر داشتم که حضوری بود آنهم یکسال قبل با تجربه نداشته ام و کار نکرده ام!
اینبار فرق داشت، من یکسال در ارگان مربوطه کار کرده ام و مصاحبه کننده ها را می شناسم، از طرفی کار جدید مصاحبه حرفه ای تری می طلبید، خلاصه که جاب دیسکریپشن( شرح وظایف کار کیس منیجری) و فاکتورهای لازمه اصلی برای اخذ کار(کی سلکشن کرایتریا) را پرینت گرفتم و شروع کردم روی سوالات احتمالی کار کردن.
مصاحبه های شغلی اینجا و احتمالا" بقیه ممالک غربی اینگونه است که سوالات را از روی آن شاخصه های اصلی لازمه برای کار مورد نظر در می آورند.
و کاندید باید با ذکر مثال، آن شاخصه رفتاری و مهارت شغلی را در کارهایی که در گذشته در شغل مشابهی که داشته مثال بزند، مقدمه بگوید، شرایط پدید آمده را توضیح بدهد، وظیفه حرفه ای و سازمانی اش را شرح بدهد و در آخر از اقدامی که کرده و نتیجه ای که گرفته یاد کند.
درواقع کاندید کار برای پاسخ به هر سوال باید یک سناریو ( یا از قبل تمرین کرده یا فی البداهه می گوید) را شرح بدهد و بر اساس متد استار،اس، سناریو، تی، تسک، ای، اکشن، و آر، ریزالت را توی آن داستانش به خوبی شرح بدهد تا نمره سوال را بگیرد.
مثلا" مصاحبه گر می پرسد به ما بگو اگر کلایت( ارباب رجوع) خشونت کرد چه کردی؟
با چند نفر از همکاران که به تازگی مصاحبه شده بودند صحبت کردم و شبها با همسر پاسخ های فرضی به سوالات احتمالی را تمرین کردم، و روز مصاحبه فرا رسید، استرس من از روز اعلان تا همین دیروز که نتیجه را دادند در حالت بالا و پایین همواره موجود بود.
سوال ها ولی هرگز مستقیم و واضح نبود، از من پنج سوال پرسیدند که باید با همان متود استار پاسخ می گفتم و در آخر یک کیس گذاشتند پیش رویم و گفتند از الف تا یای کیس منیجمنت را شرح کن.
مصاحبه پنجاه و پنج دقیقه ناقابل طول کشید و منیجر و تیم لیدر سعی داشتند خیلی دوستانه باشند اما من باید در کمال رسمیات و بطور سازمانی و علمی پاسخ می دادم.
بعد از مصاحبه نمی دانستم چطور بودم چون سوالات کلا" با آنچه تمرین کرده بودم تفاوت داشت و باید از خود سوال درک می کردم کدام شاخصه مدنظرشان است که بر اساس آن مثال بزنم، مثلا" هرگز بطور مستقیم نپرسیدند خب برایمان از تایم منیجمنت و یا کار در شرایط آنی و یکهویی بگو، من باید از خود سوال کشف می کردم که اینها را می خواهند.
یک هفته دیگر بعلاوه یکروز گذشت و دیروز در تماس تلفنی خبر را دادند و از دوشنبه هفتم اکتوبر بطور رسمی کیس منیجر هستم!
از نوشته ها هم میشه درک کرد که چقدر استرس داشتی . در هر صورت موفقیت گوارای وجودت .همیشه بدرخشی
ممنونم مهربان
تبریک تبرطک



خیلی خوشحالم که همیشه در تلاش برای پیشرفت هستید و موفقیتتون رو میبینم. آفرین!
ممنونم عزیز
چه استرس هایی متحمل شدی!مبارکه
در درجات مختلف
سلام
خیلی بی انصافی کردند اما خوشحالم که سربلند شدید.
به امید روزی که خودتان از دیگران برای آغاز به کار مصاحبه بگیرید.
فقط بفرمایید آیا محل کارتان تغییر کرد؟
خیلی ممنون و متشکرم آقای دکتر عزیز، من و دوست همکارم باهم همین تعهد را کردیم که اگر در این سازمان ماندیم باید پیشرفت کنیم و پله بعدی سنیور کیس منیجری خواهد بود!( درباره شرایط دفتر می نویسم)
در همان تیم و همان دفتر به کارم ادامه می دهم.
ساغر جان ، خیلی تبریک میگم. خانم کیس منیجر. انشالله خوش بدرخشید و پیش بسوی اهداف بالاتر
سلام سارای عزیز، ممنونم مهربان
مبارک باشه
ممنونم مهربان
سلام، خدا رو شکررر، مبارک باشه

ممنونم عزیزدل
تبریک میگم موفق باشی عزیزم
ممنونم عزیزم
مبارکت باشه ساغر جان نوش جان لایقش بودی الهی که همیشه درهای نور و خیر و برکت برات باز بشه
ممنونم از لطفتون جانم
سلام خانم کیس منیجر
سلام به روی ماهتون
سلام خانم کیس منیجر!
خیلی خیلی تبریک میگم، خدا رو شکر تلاشهایت نتیجه داد، خوش بدرخشی عزیزم
ممنونم عزیزدل
سلام سلام خیلی خیلی مبارک باشه همیشه موفق باشید و سلامت واسمون از تجربه و کیس های کاری تون هم اگه امکانش بود بیشتر بنویسید
ممنونم سمیه عزیز، حتما
مبارک باشه عزیزم.
بدرخشین در کارتون
ممنون کیمیای عزیز
سلام مبارک باشه الهی به شادی و ارامش و پیش به سوی موفقیتهای شیرین بعدی انشاالله
پیش بسوی قدم بعدی
اورین اورین
خانم کیس منیجر
ممنونم دزیره عزیز
مبارک باشه بانوی پر تلاش خواستن توانستنه موفقتر باشی و به چیزی که حقت بود رسیدی

عزیز و مهربانی بانو
سلام خانم کیس منیجر
علیک سلام سعیده جان
خیلی برات خوشحال شدم ساغر عزیز :)
بیش باد!
فدای محبتتون
چقدر امیدبخش و شادی آور بود.
موفق باشید و راضی و ارام
ممنونم پگاه عزیز
به امید موفقیتهای بیشترت ساغر جان تلاشگر
ممنونم الی عزیز