ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
انگار هزار سال است نیستی، و خانه بی تو یک جوری است، دستپختم مزه نمی دهد، لااقل برای خودم، و صبح های شنبه میان خواب و بیداری بوی ادکلن تو را حس نمی کنم، بوی ادکلن شنبه هایت وقتی بعد از زدنش آرام می بوسیدی ام بی آنکه بیدارم کنی، و بویت بجا می ماند، و بلافاصله بیدار میشدم، شاید دقیقه ای بعد از اینکه رفته بودی، سرشار از حس لطیف بوسیده شدن و به ادامه خواب شنبه ام می پرداختم..............