ماهی های دریای کابل!

ماهی های دریای کابل!

سعی دارم در این فضای کوچک خودم باشم، نَفَس بکشم زندگی را، به سبک خودم، عمیق و بی باک!
ماهی های دریای کابل!

ماهی های دریای کابل!

سعی دارم در این فضای کوچک خودم باشم، نَفَس بکشم زندگی را، به سبک خودم، عمیق و بی باک!

کمک دست!


جمعه هایی که مهمان داشته باشیم، مثل همیشه همان اول صبح مشغول میشوم و قورمه یا قورمه هایی که لازم است را آماده میکنم، تا برای ظهر فقط پختن برنج در دستور کارم باشد. همسر جان که می بیند بلافاصله پس از صبحانه آستین ها را بالا زده و مشغول شده ام، از خجالت یا مهرورزی یا خود شیرینی یا هر چی، اعلان می کند؛ حالا که تو مشغول آشپزی هستی من هم به تمیز کردن و جمع و جور کردن خانه میرسم، و این تمیز کردن و جمع و جور کردن، عبارت است از مرتب کردن میزها و دستمال کشیدن و البته برداشتن چیزهایی که نباید در پذیرایی باشند، ساعت شده 11، و آخرین کارم که آماده کردن سالاد است تمام شده، با لیوان چای در دست می نشینم روی مبل، در دید کلی، میزها برق میزنند و اتاق کاملا" مرتب است، اما هنگام نوشیدن چای، وقتی به میزها دقیقتر میشوم می بینم برق ها محدود به وسط میز است و دور و برش پر از گرد و غبار و رد انگشتان دست است، همچنین زیرش، از اینکه بگذریم میروم تا چیزی از کمد بردارم یا بگذارم، می بینم دمپایی رو فرشی ها را چپانده داخل کمد، آنطرف تر، جانمازم را بین دو مبل فرو کرده و تکه ای ازش بیرون مانده، اوراق و کتابهای روی میز را هم به زیر میز منتقل کرده خلاص، گاهی اوقات هم اصرار زیادی در تغییر و نوآوری در زمینه دکوری های خانه دارد، جای مجسمه ها را عوض می کند، اینطرف آنطرف میکند و یک چیزهایی را از زیر به رو می آورد و بالعکس!، از آنطرف خوشحال و خرم قدح باده به دست منتظر تشکر است!!!!!! یک نگاهی بهش انداخته، جوری که ناراحت نشود ازش میخواهم زین پس تنها به اموری که بطور رسمی بهشان سپرده میشود بپردازند و لا غیر! می خندد، می خندیم، زنگ به صدا در می آید!

نظرات 1 + ارسال نظر
نیکادل چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1395 ساعت 12:24 ق.ظ

من عاشق شما و تفکرتون شدم،،،به شددددت،،،کی شما رو تربیت کرده،،کى بوده واقعا

کأمنتت مایه دلگرمیه نیکادل عزیز!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد